کد مطلب:36023 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:227
«نامه ی آن پدری به سوی فرزندی كه آرزومند چیزی است كه به دست نخواهد آورد». جوان است و آرزو بر جوان عیب نیست. دهها و صدها آرزو انسان و بویژه جوان را احاطه كرده و گاهی وجود او مجموعه ای از آمال و كانونی از آرزوها است و داشتن آروز مهم نیست و موونه ای ندارد و چندان نایزمند به مقدمات نیست، عمده دست یابی به آرزوها است و مهم. رسیدن به خواسته ها. و اینجا است كه امام بزرگوار [صفحه 14] هشیار باش می دهند كه این مظهر آرزوها به آرزوی خود نمی رسد و به خواسته هایش دست نمی یابد. آری او آرزوی چیزی را می كند كه بدان دسترسی نیست و همواره انسان به چیز بسیار كم و ناچیز از خواسته هایش دست می یابد و عمده آرزوهایش را با خود به زیر خاك می برد و ای كاش از آغاز كار بفهمد كه رنج بی اثر می برد و نیروی خود را به هرز می دهد و از این نقطه ی بینش عالی، همت خود را صرف اموری كند كه امدادگران غیبی او را در وصول به آن امور، مدد كرده و یاری نمایند آرزوی جوارالله و در خواست قرب الله كند تا خداوند با هدایت آسمانی خود او را رهنمون شود و در نتیجه به مراد خود نائل آمده و كمیاب گردد.
(الی المولود المومل ما لا یدرك)
صفحه 14.